....

برای افزایش لینک شما کد ما را در قالب وبلاگ خود قرار دهید. چنانچه تمایل دارید، لینک شما در این باکس قرار بگیرد، از طریق ارسال لینک موضوع را به اطلاع مدیر  برسانید. با تشکر مدیر لینک باکس علوم قرآنی )

    
یک حکایت یک عکس - علوم قرآن ---- -----
ریاستْ دوستی، از دوستی خدای سبحان باز می دارد . [امام علی علیه السلام ـ در حکمت های منسوب به ایشان ـ]
یک حکایت یک عکس - علوم قرآن
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  •                                                     

                                  یک حکایت

    ابوالعینا در ایام جوانی وارد اصفهان شد. اتفاقا مقارن ساعت ورودش بچه ها سنگ بازی می کردند و بدون نظر بر سر او سنگی زدند و سرش را شکستند. صورت و لباسهای او به خون آلوده گردید. این یک ناراحتی برای ابوالعینا بود. ناراحتی دیگرش آن بود که در اصفهان دوستی داشت که می خواست بر او وارد شود و چون جای او را نمی دانست گردش زیادی کرد تا مقداری از شب گذشت. خانه دوستش را یافت و به آنجا نزول نمود و نیز چون در خانه میزبانش خوراکی وجود نداشت و دکانی هم باز نبود, ناچار ابوالعینا آن شب را گرسنه به سر برد تا روز شد و به خدمت مهذب وزیر رسید. وزیر پرسید: چه ساعتی وارد شهر شدی؟ ابوالعینا گفت (( فی ساعه العسره)) سوره توبه آیه 117 یعنی در ساعت دشوار. باز پرسید: در چه روزی؟ گفت : ((فی یوم نحس مستمر)) سوره قمر آیه 19 یعنی در روز نکبت دنباله دار. در پایان سوال کرد: به کجا وارد شدی؟ گفت: ((بواد غیر ذی زرع)) سوره ابراهیم آیه 37 یعنی در محلی که هیچ حاصلی نداشت. وزیر از این جوابها خندید و او را از انعام خود ممنون ساخت



    ح ع ::: چهارشنبه 85/10/27::: ساعت 9:2 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 5
    کل بازدید :50088

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    یک حکایت یک عکس - علوم قرآن

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<